به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «یک سال بعد» نوشته آن ویازمسکی بهتازگی با ترجمه قاسم روبین توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.
آن ویازِمسکی رماننویس و بازیگر فرانسوی متولد سال ۱۹۴۷ و درگذشته به سال ۲۰۱۷ است. او همسر ژان لوک گدار کارگردان سینمای فرانسه بود و آثاری مانند مجموعهداستان «دختران والا» و رمانهای «کشتی زیبای من»، «مِریمه»، «دندانهای نیش»، «یک مشت آدم»، «سرودهایی در رثای عشق»، «در چهار گوشه دنیا»، «هفت پسر»، «اسم من الیزابت»، «دختر جوان»، «ایام کودکیام در برلن»، «ایام آموختن»، «عکسها» و «یک سال بعد» را در کارنامه نویسندگی خود دارد.
ویازمسکی در تجربیات بازیگری خود در سینما، از جمله نمونههای متعددی بود که تبدیل به ابزار تولید میل جنسی نشد و با چنینالگوهایی همخوانی نداشت. او در تئاتر هم روش خود را داشت و نقشآفرینیهای گزیدهای دارد. او پس از تحولات مه ۱۹۶۸ تحصیل در رشته فلسفه را رها کرد اما فعالیت سینمایی خود را کنار گدار ادامه داد. برسون، پازولینی، گارل و ژان لوک گدار از جمله کارگردانانی هستند که او با آنها همکاری کرده است. فیلم «امن و امان» در سال ۱۹۷۱ آخرین همکاری او با گدار بود و پس از آن، از اینکارگردان جدا شد. آن ویازمسکی در سال ۲۰۱۷ به خاطر ابتلا به سرطان درگذشت.
نویسنده کتاب پیشرو در کتاب دیگر خود «ایام آموختن» که آن هم توسط قاسم روبین ترجمه و توسط نشر مرکز منتشر شده، به شرح آشنایی خود با ژان لوک گدار پرداخته بود و در کتاب «یک سال بعد» که سال ۲۰۱۵ منتشر شد، ادامه ماجراهای آنکتاب را پی گرفته است. او در «یک سال بعد» از زندگی مشترکش با گدار و فعالیتهای سینماییشان نوشته و روزگار پرتلاطم ۱۹۶۸ در فرانسه را هم تصویر کرده است. ویازمسکی در جنبشهای دانشجویی و اعتصابات سراسری آندوران حضور داشت و شرایط اجتماعی فرانسه آنروزگار را در کتاب «یک سال بعد» روایت کرده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
به لیون که رسیدیم دیگر غروب شده بود، زوج دلوز، ژیل و فانی، منتظرمان بودند. طبق اخباری که از رادیو شنیده بودند، در پاریس تجمع بزرگی برگزار شده بود، مقابل ساعت متروی گاردُلیون. شعارها در دفاع از دنی کوهن بندیت و علیه اخراج او از فرانسه بوده. راه و نیمهراه همه گوششان به رادیو ترانزیستوری بود، سخنرانی ژنرال دوگل بهطور زنده پخش میشد، خبر از رفراندوم میداد، در آینده نزدیک. فرانسویها آیا حاضر بودند که او کماکان در راس حکومت باقی بماند، یا برعکس، حکومت را رها کند؟ همراه با گزارشگر صدای بلندگوها هم از رادیو شنیده میشد، گاهی جملهها نامفهوم میشد. از کلیاتی که میشنیدیم نکات اصلی را درمییافتیم. پاسخ جمعیت به سخنرانی دوگل تند و سریع بود: «هرّی دوگل، هرّی!» فریادها در هم میپیچید مدام: «هرّی دوگل، هرّی!» دو صدای نازک و ضعیف هم در جوار ما شعار را تکرار میکردند، دو فرزند نونهال دلوز بیآنکه متوجه شویم آرام و بیصدا مثل گربه سریده بودند کنج سالن. با شوقی کودکانه میخواستند خودی نشان دهند. چهره کودکانه شیطنتبار و پرنشاطشان خشکیِ فضا را پس میراند، روحیه به همریخته ما از رویدادهای نگرانکننده پاریس را هم کمی عوض میکرد. گزارشگر در پایان به نکتهای اشاره کرد که ما از آن بیخبر بودیم: نیروهای پلیس پیشاپیش به قصد ممانعت از گسترش تظاهرات، راههای منتهی به کارتیهلاتن را بسته بودند. بعد اضافه کرد: جمعیت کمکم متفرق میشوند، بهصورت دستههای چندنفری مسیر ضلع راست رودخانه سن را پیش گرفتهاند، به نظر میرسد که نمیخواهند از توصیههای سازماندهندگان پیروی کنند.
اینکتاب با ۱۹۲ صفحه، شمارگان هزار و ۶۰۰ نسخه و قیمت ۳۶ هزار و ۹۰۰ تومان منتشر شده است.
نظر شما